Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-30@11:26:58 GMT

همه توصیه می‌کنند مالک را آزاد کنم!

تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۲۲۷۲۳

همه توصیه می‌کنند مالک را آزاد کنم!

همشهری- پریسا نوری: به بهانه حضور در مجموعه زخم‌کاری ۲ و ساخت قسمت دوم شهر گربه‌ها با این هنرمند هم‌ کلام شدیم.

شنیده‌ایم این روزها مشغول ساخت فیلم «شهر گربه‌های ۲» هستید. این کار در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

این پروژه در مرحله اصلاح رنگ و صداگذاری و تقریبا آماده اکران است.

پس به‌زودی شهر گربه‌های ۲ را در سینما می‌بینیم؟

نه به این زودی‌ها.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به‌دنبال اکران مناسب برای بازگشت حداقلی سرمایه هستم؛ چون همانطور که می‌دانید کارهای فانتزی مثل شهر گربه‌ها بسیار پرهزینه هستند.

این بازگشت سرمایه در پروژه شهر گربه‌های یک رخ داد؟

نه متأسفانه. به دلایلی ازجمله پخش نشدن تیزر از تلویزیون، حذف و اصلاح ترانه‌های فیلم و... سرمایه‌اش را بازنگرداند؛ با اینکه جزو چند فیلم پرفروش سال ۱۴۰۰ بود. برای ساخت شهر گربه‌های ۲، سال ۹۹ خانه‌ام را ۵۰۰ میلیون تومان فروختم؛ درحالی‌که الان همان خانه چند میلیارد قیمت دارد، اما در نهایت این فیلم ۲ میلیارد می‌خواهد فروش کند. با این وضعیت دیگر نمی‌توانم فیلم بسازم.

پس کلا اوضاع فروش فیلم‌ در سینما چنگی به دل نمی‌زند؟

بله، دقیقا همینطور است. فیلم جزیره فضایی هم که جزو ۱۰ فیلم پرفروش سال ۱۴۰۱ بود، نتوانست پولش را برگرداند.

اما فیلم فسیل که شما هم در آن بازی کرده‌اید، نزدیک به ۳۰۰ میلیارد تومان فروش داشته و همچنان رکورددار است.

بله، چون مردم دنبال خندیدن هستند و می‌خواهند اوقات‌فراغت‌شان را به تفریح بگذرانند؛ پس فیلم‌های کمدی را دوست دارند. فسیل یک فیلم کمدی خوب است که از ظرفیت‌های کمدی در سینما حداکثر استفاده را کرده. حالا دوستان سعی کردند کمتر در آن دخالت کنند. اما قرار نیست که فقط فیلم کمدی ساخته شود. بسیاری از کسانی که به سینما نمی‌روند، فیلم‌هایی مثل فسیل را دوست ندارند، می‌خواهند یک فیلم اجتماعی ببینند که حتی پا به پایش گریه کنند و تخلیه شوند؛ پس باید برای همه سلایق فیلم خوب ساخته شود و اگر سیاستگذاران سختگیری‌ در ممیزی را کم کنند، این اتفاق می‌افتد.

در چند سال اخیر ۷ فیلم در ژانر کودک و نوجوان ساخته‌اید. چرا به این ژانر علاقه‌مند شده‌اید؟

ما در این ژانر به‌شدت با کمبود مواجهیم. بدون اغراق می‌گویم فیلمسازان ما باید در سال حداقل ۱۰۰ فیلم کودک و نوجوان بسازند؛ یعنی هر ۳ روز یک فیلم کودک باید تولید شود، اما دلمان خوش است که سالی ۱۰ فیلم کودک داریم و هر ۳‌ماه یکی از آنها را اکران می‌کنیم.

بپردازیم به سیدجواد هاشمی بازیگر که این روزها به‌شدت پرکار است؛ چه در سینما، چه سریال‌های تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی.

الان چون ۳ سال است که فیلم جدیدی نساخته‌ام، پیشنهادهای بازیگری را قبول کردم وگرنه همیشه پیشنهاد بازیگری داشتم و رد می‌کردم، اما از آنجایی که زندگی و فیلمسازی خرج دارد، باید بازی کنم.

در فیلم‌های کمدی و جدی بازی کرده‌اید. اولویتتان کدام است؟

در کارهای کمدی هم جدی بازی کرده‌ام. اگر به فیلم‌هایی مثل اخراجی‌ها و فسیل دقت کرده باشید، شخصیتی که بازی کرده‌ام کاملا جدی بوده؛ چون در کنار یک شخصیت کمیک باید یک آدم جدی وجود داشته باشد که آن شخصیت کمیک، برجسته شود؛ درست مثل شخصیت جدی‌ای که در کنار هارولد لوید یا چارلی‌چاپلین قرار می‌گیرد تا آنها برجسته شوند. اما از نظر ژانر برایم فرق نمی‌کند؛ هم کمدی و هم جدی را دوست دارم.

پیش آمده از بازی در نقشی پشیمان شوید؟

بله، خیلی وقت‌ها پیش آمده نقشی که بازی کرده‌ام را دوست نداشته‌ام، ولی هیچ‌وقت به زبان نمی‌آورم؛ چون مثل این است که آدم بدِ بچه‌اش را بگوید.

کدام نقش‌تان را بیشتر دوست داشتید؟

بازی در نقش شهید احمد کشوری در مجموعه تلویزیونی سیمرغ را بیشتر از همه دوست داشتم. در فیلم‌های سینمایی هم افق را به‌خاطر اقبال مردم بیشتر می‌پسندم و اخراجی‌ها را هم به‌دلیل اینکه مورد علاقه مردم بود، دوست دارم.

کدام نقشتان بیشتر به شخصیت سیدجواد هاشمی شباهت داشته است؟

بیشتر از همه در اخراجی‌ها شبیه شخصیت واقعی‌ام هستم؛ آدمی که به‌خاطر اشتباه بچه‌ها خودش را تنبیه کرد و بشین و پاشو رفت. این نقش را به‌خاطر تفاوتش دوست دارم؛ اینکه آدم جایی قرار گیرد که از خودش بگذرد، ولی بتواند هدایت کند. در زندگی واقعی هم به‌خاطر حمایت از یک‌سری آدم‌ها بارها و مکرر مورد عتاب و خطاب قرار گرفته و حتی تهدید به ممنوع‌الکاری و ممنوع‌التصویری شدم.

این روزها خیلی‌ها سریال زخم‌کاری را دنبال می‌کنند و شما هم جزو نقش‌های اصلی قصه‌ هستید، اما این سریال برخلاف سری اول، انتظار مخاطبان را برآورده نکرد. چرا؟

من یک چیزی را به شما خیلی قاطع عرض کنم؛ در همه جای دنیا فصل یک فیلم‌ها و سریال‌ها از فصل دوم‌شان بهترند؛ چون در فصل یک آفرینش می‌بینید؛ پدیده‌ای که در آن شخصیت‌ها آفریده می‌شوند و رشد می‌کنند و شما با رشد و تعالی آنها زندگی می‌کنید. فصل یک زخم کاری هم به‌خاطر آفرینش یک قصه و طرح، جذاب‌تر است؛ البته اینکه در بحث فنی آقای مهدویان موفق‌تر بوده یا خیر را اجازه بدهید من حرفی درباره‌اش نزنم؛ چون در نهایت مردم مهم‌ترین داوران آثار هنری هستند.

خب، شما به‌عنوان نویسنده و کارگردان، این سریال را نقد کنید.

به‌نظرم بیشترین مشکل در فصل دوم زخم‌کاری به فیلمنامه برمی‌گردد. نوشته نسبت به قسمت یک آن قدرت حادثه‌پردازی و تنوع در لوکیشن را ندارد. شاید در حبس بودن مالک هم که آن نیز تقصیر من است (با خنده) دلیل کم شدن جذابیت قصه باشد؛ چون مردم دوست دارند مالک وارد قصه شود و بار درام قصه را به دوش بکشد؛ نه پسر و همسر مالک و نه حتی طلوعی که تازه با او آشنا شده‌اند.

چه بازخوردی از این سریال گرفتید؟

مردم با وجود نظرات متفاوت این سریال را دوست دارند و دنبال می‌کنند و هر جا مرا می‌بینند توصیه می‌کنند که مالک را آزاد کنم. باور کنید روزی نیست که این موضوع را به من گوشزد نکنند. همین دیروز کنار خیابان ایستاده بودم یک ماشین ترمز کرد و راننده با صدای بلند گفت: «آقا سید... مالک رو آزاد کن ...» یکی دیگر هم گفت: «آقا سید تو رو خدا آخر زخم‌کاری چی می‌شه؟» منم گفتم: «تموم می‌شه...»

خب، چرا مالک را آزاد نمی‌کنید؟

(می‌خندد) در نخستین فرصت آزادش می‌کنم.

کدام وجه از زندگی هنری‌تان را بیشتر دوست دارید؛ بازیگری، کارگردانی یا تهیه‌کنندگی؟

عاشق نویسندگی هستم. با اینکه نوشته‌هایم جزو ضعیف‌ترین بخش کارهایم است، اما از نویسندگی بسیار لذت می‌برم؛ اول نویسندگی را دوست دارم، بعد کارگردانی و در مرحله آخر بازیگری و تهیه‌کنندگی. درواقع بازیگری می‌کنم که پول دربیاورم و بتوانم کارهای خودم را بنویسم و بسازم. معتقدم نویسنده خلق می‌کند و کارگردان پرورش می‌دهد؛ حالا بماند که در ایران مثل همه جای دنیا نویسنده معمولا مظلوم واقع می‌شود.

با این همه مشغله وقت فراغت هم دارید؟

خیلی کم. اگر وقتی پیش بیاید سری به فضای مجازی می‌زنم و بیشتر رخدادهای خبری و هنری را دنبال می‌کنم. گاهی فیلمنامه‌ها را می‌خوانم. شاید کمتر کسی پیدا شود که هم اجرا کند و هم تهیه‌کننده، نویسنده، بازیگر و کارگردان باشد و شاگرد تربیت کند.

تربیت شاگرد؟

بله، من در جوانی معلم بودم و معتقدم معلمی بهترین و شیرین‌ترین نقش در زندگی واقعی من بوده است. با وجود اینکه سال‌هاست رسما معلم نیستم، اما هر روز بخشی از وقتم را به مشاوره تربیتی شاگردان گذشته‌ام می‌گذرانم؛ چون فکر می‌کنم آدم حرافی هستم و حداقل این کار را خوب بلدم.

این روزها مردم و جامعه هنری داغدار مرحوم مهرجویی هستند. از این هنرمند درگذشته خاطره‌ای دارید؟

متأسفانه با مرحوم مهرجویی کار نکرده‌ام فقط در مهمانی هنرمندان ملاقاتش کردم که به شوخی گفت: «تو همیشه در فیلم‌ها شهید می‌شوی و من تا حالا در فیلم‌هایم شهید نداشتم وگرنه حتما دعوتت می‌کردم و...» روز خاکسپاری هم به‌دلیل بیماری نتوانستم به بهشت زهرا(س) بروم و ادای احترام کنم.

یک آرزو کنید.

آرزو می‌کنم برای همه کودکان دنیا شرایط به صلح و لبخند فراهم شود. این آرزویم اصلا سیاسی نیست و کلی گفتم؛ یعنی حرفم هم کودکان غزه است و هم همه بچه‌های دنیا؛ چون من ۳۰ سال معلم بودم و عاشق بچه‌ها هستم و این عشق باعث شده آرزو کنم لبخند روی لب‌های کودکان در سراسر دنیا باشد.

دوستانم تحویلم نمی‌گرفتند

سریال عشق کوفی اواخر تابستان از تلویزیون پخش شد و سیدجواد هاشمی با گریم بسیار سنگین در قامت «حبیب‌بن مظاهر» در آن ایفای نقش کرد؛ گریمی که حداقل ۲۰ سال آقای بازیگر را پیر کرد و حتی دوستان و نزدیکانش را به اشتباه انداخت. هاشمی دراین باره می‌گوید: «برای نقش حبیب‌بن مظاهر حدود ۴ ونیم ساعت گریم شدم و وقتی بین رفقا رفتم و سلام کردم کسی تحویلم نمی‌گرفت. بعد که صدایم را بیشتر می‌شنیدند با حیرت می‌گفتند:‌ «عه... سیدجواد تویی؟» یادم هست در یک صحنه که حدود ۱۵۰ هنرور حضور داشتند، با اسب ظاهر شدم، اما هیچ‌کس مرا نشناخت و برخلاف همیشه کسی نمی‌خواست با من عکس بگیرد، اما در نخستین پلان همین که شروع به حرف زدن کردم از روی صدایم دچار تردید شدند؛ حتی یک نفر شرط‌بندی کرده بود که من مطمئنم این خود سیدجواد است و اگر نباشد ۱۰ پرس ناهار به شما می‌دهم.» بقیه هم گفتند: «نه این فقط صدایش شبیه سیدجواد است و تو شرط را باختی و...» خلاصه اینکه زورشان چربید و می‌خواستند ناهار بگیرند که آخر سر گفتم: «این بنده خدا شرط را نباخته است و من سیدجوادم و...» خلاصه که صحنه‌های جالبی بود و سر این موضوع کلی خندیدیم.»

خوشحالم که در عشق کوفی بازی کردم

هاشمی، دلیل پیوستن به بازیگران عشق کوفی را وجود تیم حرفه‌ای، کارگردانی قوی و قصه جذاب این سریال عنوان کرده و می‌گوید: «با اینکه از جزئیات زندگی این شخصیت تاریخی و مذهبی اطلاع داشتم، اما بلافاصله پیشنهاد بازی در این نقش را نپذیرفتم؛ چون باید نقش یک پیرمرد بالای ۸۰سال را بازی می‌کردم که قاعدتا نیاز به یک گریم سنگین داشت و هر کسی هم قبول نخواهد کرد بیش از ۴ساعت زیر گریم باشد، اما احساس کردم این نقشی است که می‌تواند ماندگار شود و آن را قبول کردم و حالا خوشحالم که در این سریال بازی کرده‌ام.»

وقتی آغوشم گرم شد

در آخرین ساعات تنظیم این گفت‌وگو باخبر شدیم که سیدجواد هاشمی پدربزرگ شده است. آقای بازیگر شادی‌اش را از تولد «سیدیاسین هاشمی» با مخاطبان و طرفدارانش در صفحه مجازی به اشتراک گذاشته و دلنوشته‌ای به این مضمون منتشر کرده است: ‌ «به‌نام حق. ۲ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۰۵؛ آغوشم گرم شد از حضور یاسین قرآن و مشامم پر شد از بوی یاس؛ فرزندی سلامت برای تداوم نسل هاشمی، لبخندی زیبا و دلنشین، دعا کردم حاذق و باذوق باشد و صالح و اهل صلح. خدا را شکر.»

کد خبر 803143 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها سینمای جهان کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي بازیگران سینما و تلویزیون جهان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: سینمای جهان کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي بازیگران سینما و تلویزیون جهان سیدجواد هاشمی شهر گربه بازی کرده ام شهر گربه ها فیلم ها دوست دارم زخم کاری یک فیلم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۲۲۷۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زنده‌ نگهداشتن خاطرات دفاع مقدس یک ضرورت است

با این بازیگر گفت‌وگویی داشتیم.

شما در سریال نون‌خ با ظاهری متفاوت حضور داشتید. یکی از سکانس‌های مورد توجه بازی شما در این سریال زمانی است که با یک چرخش روی ویلچر شخصیت‌های دیگر را غافلگیر می‌کنید. چگونه به اجرای این صحنه رسیدید؟ 
خدا را شاکرم که آن سکانس به‌خوبی انجام شد و مورد توجه بینندگان سریال قرار گرفت. طوری که تقریبا همه از من می‌پرسند که آیا آن پرش از روی ویلچر کار بدلکار بوده یا نه؟ از آنجایی که ورزش جزو لاینفک زندگی من است و در پرواز با پاراگلایدر، شنا، اسکی، تنیس، به شکل حرفه‌ای کار کرده‌ام، بنابراین آمادگی بدنی خوبی برای انجام حرکاتی اینچنین دارم و امیدوارم در آینده نقش‌هایی نوشته شوند که بیشتر بتوانم از توانمندی‌های جسمانی خود در ارائه آن نقش‌ها بهره بگیرم.

بازیگران نون‌خ چند فصلی است که با مخاطبان همراه هستند اما شما در این فصل به قصه اضافه شدید. ماجرای همراهی‌تان به این گروه چگونه رقم خورد؟
گروه کارگردانی نون‌خ تصمیم به انتخاب من برای بازی در این سریال گرفتند و دلیل پذیرفتن نقش از جانب من در ابتدا شخص خود سعید آقاخانی در سمت کارگردان بوده است، چراکه ایشان از همکاران بسیار خوب و قدیمی هستند. علاوه بر آن موفقیت این سریال طی سال‌های گذشته که به یک برند تبدیل شده، قطعا در انتخاب من تأثیرگذار بوده است. خرسندم از این‌که نقشی را در این سریال و در کنار دوست قدیمی خود در مقام کارگردان، عهده‌دار بودم. همچنین تهیه‌کننده این کار آقای فرجی که از مدیران قدیمی با شناسنامه قابل قبول بودند، از دیگر دلایل حضور من در سریال نون‌خ است.

با توجه به گریم متفاوت‌تان در این نقش مخاطبان چه بازخوردی داشتند؟
بازخوردی که از حضور در مجموعه نون‌خ داشتم، فوق‌العاده عالی بود و مثل همیشه مردم به من لطف داشتند. شکر خدا بینندگان سریال، با این نقش ارتباط بسیار خوبی برقرار کردند، هرچند در ابتدا و با توجه به گریم سنگین نقش من در سریال، برخی مخاطبان به من خرده گرفتند که چرا چنین نقش بی‌حال و بی‌رمقی را انتخاب کرده‌ام اما بعد از این‌که چند قسمت از سریال پخش و کاراکتر اصلی من در نون‌خ نمایان شد، همگی اذعان داشتند که نقش من در سریال عالی بوده و الان منتظرند که کاراکتر تانیا دوباره به ادامه قسمت‌های سریال بازگردد. مخاطبان دائم از من سؤال می‌کردند، حالا که تانیا با گریم جدید به ماموریت دیگری رفت، دوباره کی بازمی‌گردد و من بالبخند می‌گفتم که اجازه بدهید ببینیم نویسنده چه تصمیمی برای تانیا خواهد گرفت.

با توجه به آمادگی جسمانی که دارید چرا پیش‌تر از این توانایی در ایفای نقش‌هایتان استفاده نکرده بودید؟ ممکن است تا امروز بسیاری از مخاطبان شما از آن بی‌اطلاع باشند. 

انتخاب بازیگر هم از مقولاتی است که در بسیاری از آثار حالت غیر حرفه‌ای پیدا کرده است؛ طوری که ابتدا از ما قیمت می‌پرسند در حالی که نه فیلمنامه‌ای خوانده شده و نه نقش ما در آن کار مشخص است. گویا قیمت می‌گیرند که به اندازه قیمت پیشنهادی ما برایمان نقش تعریف کنند؛ این درد مدت‌هاست گریبان حرفه بازیگری را گرفته در صورتی که در گذشته ابتدا به ما فیلمنامه داده می‌شد، بعد پیشنهاد نقش و در صورت قبول نقش بحث مالی، دستمزد و قرارداد پیش می‌آمد. این مسائل موجب شده تا من بازیگر به خیلی از چنین پیشنهادهایی توجه نکنم و ترجیح بدهم اوقات خود را به مطالعه، خواندن کتاب و ورزش اختصاص دهم و آن‌قدر منتظر بمانم تا یک کار گروهی خوب و با عوامل حرفه‌ای مثل نون خ به من پیشنهاد شود که امید‌وارم اتفاقاتی مثل تجربه حضور در نون خ برای من بیشتر بیفتد. با توجه به سابقه ۳۲ ساله بازیگری من و اکثر همکاران در این حوزه، همواره منتظر چنین اتفاقاتی هستیم تا پیشنهاد کاری در خور به ما بشود تا از هنر بازیگری خود در جای درستی استفاده کنیم، نه برای هر نقشی و به هر قیمتی.

عده‌ای از بازیگران پس از چند سال اشتغال در این حرفه به سمت کارگردانی می‌روند. با توجه به سابقه‌ای که در ایفای نقش در ژانرهای مختلف دارید، هیچ‌وقت دغدغه تجربه سایر شاخه‌های هنری مثل نویسندگی و کارگردانی را داشتید؟ 
باتوجه به سابقه دیرینه من در کتاب خواندن، همکارانی که از دوستان صمیمی من هستند، با علم به این موضوع، معمولا به من این لطف را دارند که فیلمنامه‌های‌شان را بخوانم و نکات مورد نظرم را به لحاظ چفت و بست قصه برایشان نوشته و یادداشت و تا حد امکان کمک‌شان ‌کنم. بارها هم از من برای کارگردانی هنری دعوت شده و همکارانم معتقدند که این نگاه در من وجود دارد ولی اساسا دغدغه من اینها نیست و فقط بازیگری را ترجیح می‌دهم. اصولا از آن دسته بازیگران هستم که عقیده دارم، من بازیگرم، ترجیح می‌دهم در یک شاخه باشم و خوب آن را جلو ببرم و از این شاخه به آن شاخه نکنم ولی هستند عزیزان همکاری که تمایل به تجربه سایر رشته‌ها دارند و قابل احترام می‌باشند.

برای ایفای نقش بیشتر به آثار کمدی علاقه ‎دارید یا اولویت‌تان گونه دیگری است؟
همان‌طور که اشاره کردم آنچه در انتخاب نقش برای شخص من اولویت دارد، دوست داشتن آن نقش، ارتباط گرفتن با نقش و همذات‌پنداری با آن است. با توجه به این‌که من به مدت 8 سال تا سال 1402، بازرس انجمن بازیگران سینما و تلویزیون ایران بودم که البته بعد از آن خودم را درگیر این عنوان نکردم، از این رو با دغدغه بسیاری از بازیگران مطلع هستم. گاه شاید مردم جامعه بر من خرده گرفته‌اند که چرا فلان نقش را بازی کرده‌ام و من در جواب آنها می‌گویم که من هم مثل شما هزینه زندگی و درمان دارم و باید نیازهای فرزندم را تامین کنم.

اتفاقا به‌تازگی وقتی برای تسویه وام به بانک مراجعه کرده بودم، عده‌ای با تعجب می‌پرسیدند مگر شما هم نیاز به وام پیدا می‌کنید؟! باید در نظر داشت که تنها تعداد محدودی از بازیگران دستمزدها و رقم‌های آنچنانی دریافت می‌کنند که البته دلیل این اختلاف دستمزدها هم مشخص نیست. بقیه بازیگران با توجه به تجربه بازرسی من در انجمن بازیگران، اکثرا مشکلات مالی داشته، مستاجرند، از این جهت به‌دلیل مسائل مالی گاه مجبور به قبول نقشی می‌شوند که شاید خیلی مورد پسند ایشان نیست. آنچه که همواره برای من جای سؤال دارد، بیمه صنف بازیگران است و با این‌که این بیمه از نوع بیمه کارگری است؛ سابقه کار و سنوات، سختی کار و بازنشستگی به ما تعلق نمی‌گیرد و ما شامل بیمه بیکاری نمی‌شویم، حتی اگر مدت بیکاری ما از چند سال تجاوز کند. ضمن این‌که من بازیگر مستندات تصویری، قراردادی برای اثبات سوابق کاری خود دارم؛ چگونه است که از ۳۲ سال سابقه مستند، تنها ۱۲ سال آن در بیمه برای من لحاظ می‌شود. امیدوارم در این خصوص مسئولان مربوط نگاه مثبتی به اهالی هنر داشته باشند تا بازیگری مثل زهره حمیدی که مدت‌ها است با بیماری شدیدی دست و پنجه نرم می‌کند و بعد از این همه سال فعالیت، بیمه ندارد، بتواند برای دوران میانسالی، بیماری و از کار افتادگی خود، نقطه امیدی داشته باشد. برای مثال درهمین سریال نون‌خ در عرض یک هفته، پنج حادثه برای گروه فنی رخداد، حشره ناشناخته‌ای گریمور را نیش زد، هرچند که شکر خدا برای خود من اتفاقی نیفتاد، ولی از آنجا که اتفاق ناخواسته است، در نتیجه مباحث مطرح شده در‌خصوص بیمه و امثال آن شامل تمامی صنوف این حوزه مانند عوامل فنی، گروه صحنه و... می‌تواند نقش مهمی در عملکرد و تامین کلیه عوامل و صنوف هنری داشته باشد. ضمن این‌که در این خصوص خانه سینما با برچسب تلویزیونی‌زدن به اغلب بازیگران، از حمایت حداقلی بازیگران شانه خالی می‌کنند. در صورتی که بازیگری، منهای بازیگری تئاتر که به صورت زنده اجرا می‌شود، در تلویزیون، فیلم کوتاه و سینما برای نمایش حس به مخاطب، از فرمول یکسانی تبعیت می‌کند و احساس او در هر‌کدام از این مقولات کم و زیاد نخواهد بود. بازی در مقابل دوربین یک شکل است و نیاز به برچسب زدن و ارجاع به سازمان دیگر ندارد. امیدوارم از اندک بازیگرانی که بالای 20سال سابقه کار در تلویزیون دارند و در سال‌های بازیگری، سختی‌های بسیاری متحمل شده‌اند، بیشتر حمایت شود و با ارائه تبصره یا مصوبه‌ای به سازمان بیمه تامین اجتماعی، ضمن پرداخت حق بیمه از جانب هر بازیگر، سوابق کاری او را به وی بازگردانند. من از سال ۷۵ عضو خانه سینما هستم و شروع بازیگری‌ام از سینما بوده است؛ بعد از این همه سال، برای تمدید کارت عضویت، می‌خواهند پنج نقش یک سینمایی در سال را ارائه دهیم در صورتی‌که ما در سال، مگر چند کار سینمایی تولید می‌کنیم که نقش یک آن، خانم‌ها باشند و هر بازیگری برای تمدید کارت خود بخواهد رزومه بازی در نقش یک آن را به خانه سینما ارائه دهد.

درصورتی‌که من نشان «ب هنری» معادل فوق‌لیسانس از فرهنگ و ارشاد دارم و این‌که ارشاد من را برای اعطای نشان هنری قبول دارد ولی خانه سینما آن‌هم برای تمدید کارت نه! ضمن این‌که همه ما با یکدیگر در ارتباط بوده و همکار هستیم که در بینابین این همکاری‌ها عنوان می‌شود اساسنامه اشکال دارد و هنوز بعد از یک دهه این اشکالات در اساسنامه رفع نشده است. کاش نهادها و سازمان‌ها به‌جای برپایی مجلس ترحیم و مراسم یادبود بازیگران، در زمان حیات آنها، نقش حمایتی از بازیگران داشته باشند تا یک بازیگر باسابقه مجبور نباشد مثلا برای دریافت وام آن‌همه دوندگی کند.

با تمام این چالش‌ها همچنان دغدغه بازیگری دارید و به این شغل به‌صورت حرفه‌ای نگاه می‌کنید. چرا؟
عشق به مردم اصلی‌ترین محرک ما در عرصه بازیگری است و من از زمان قبول حضور در «نون‌خ» امیدوار بوده و هستم که بتوانیم حتی برای دقایقی شادی به خانه‌های مردم ببریم تا در این روزگار دقایقی بخندند و این حداقل کاری است که ما می‌توانیم با عشق و جان برای هموطنان خود انجام دهیم. خدا را شاکرم جزو معدود افرادی هستم که مردم به من اطمینان دارند. در فضای مجازی به من پیام می‌دهند، از مشکلات خود می‌گویند، کمک‌های‌شان را از طریق من در اختیار نیازمندان قرار می‌دهند و من نیز تا جایی که در توانم بوده و به یاری خدا از اعتبار و ارتباط خود در جایگاه هنر، به نفع مردمم استفاده کرده‌ام. تا جایی که برایم مقدور باشد سعی می‌کنم مشکلات آنها را پیگیری و کمک کنم. 

تا امروز چه نقش‌هایی را دوست داشتید بازی کنید اما به شما پیشنهاد نشده یا به‌هردلیل امکان حضور در آنها را نداشتید؟ 
بازیگری مانند دنیای واقعی، اقیانوس بیکرانی از نقش‌های متعدد است. یکی از نقش‌های مورد علاقه من، حضور زنان کشورم در جنگ هشت‌ساله در مقابل عراق است که یک‌بار پیش از این افتخار بازی در فیلم دختران جنگ به کارگردانی آقای عبداللهیان را داشتم و در آن، نقش یکی از زنان مدافع خرمشهر در زمان حمله رژیم بعثی را ایفا کردم. در این فیلم شاهد چهار دختر مبارز هستیم که سه نفر از آنان به شهادت می‌رسند. من هنوز برای بازی در آن نقش به خود می‌بالم. مقوله جنگ هشت‌ساله ما چیزی است که هیچ‌وقت نباید فراموش شود و هنوز می‌توان کلی در مورد آن نوشت و تکرار کرد تا آن رشادت‌ها هیچ‌گاه از ذهن مردم ما پاک نشود. دلم می‌خواهد بازهم فیلمسازان ما با نگاه متفاوت‌تری به آن بپردازند؛ چراکه وظیفه ما این است که آن هشت سال را زنده نگه داریم. در زمان جنگ، من خردسال بودم و بیشتر صدای آژیر‌ها را به یاد دارم. در آن دوران مادر من به‌عنوان پرستار سه شیفت سر کار حاضر بود و در آن میان وقتی به رزمندگان امدادرسانی می‌کرد ریه‌اش با گاز خردل درگیر شد و نای او تاول زد، طوری که به حد مرگ رسید.
مادر من اکنون ۸۰ ساله است اما تأثیرات جنگ، فشار کار سخت در آن دوران و افسردگی‌های ناشی از آن، سیر در خاطرات گذشته و تاثیری که آن زمان در اثر نبودن مادر بر سر فرزندان خردسالی که در خانه می‌ماندند، همگی فشارهای دوران جنگ است. وقتی که در مدرسه امتحان ریاضی داشتیم با صدای آژیر، برگه‌ها به هوا می‌رفت و ما با اضطراب و وحشت به سمت پناهگاه‌ها می‌گریختیم و همه اینها فشار‌های روحی آن دوران است که هنوز با ما مانده است.

اگر پیشنهاد فیلم یا سریال دفاع مقدسی داشتید، تمایل دارید با کدام کارگردان کار کنید؟
امروزه شرایط متفاوت شده است. گاه کارگردان‌ها و عوامل جوان آن‌قدر در تکنیک کارگردانی یا سایر رشته‌ها مثل فیلمبرداری، صدا و مانند آن تبحر دارند که به‌واقع گوی سبقت را ربوده‌اند. با توجه به سابقه همکاری که با نوید محمودی داشته‌ام، چون این کارگردان نگاه انسانی در کار دارد، احترام خاصی برای او قائل هستم و به عقیده من برکت کار نوید محمودی بیشتر به‌دلیل رفتار درستی است که در جایگاه خود دارد. در سریال فه‌فه، من، حسین رفیعی و سوسن پرور با نوید محمودی در مقام تهیه‌کننده همکاری داشتیم و به‌رغم این‌که آن زمان قرار بود دستمزدها را صداوسیما پرداخت کند اما او برای این‌که مدیون بچه‌های گروه نشود، با پول فروش منزل خود دستمزد عوامل گروه را پرداخت کرد. هرچند که قبل از آن دو قسط را پرداخت کرده بود و ما معترض شدیم که چرا چنین کاری کرده است. اگر چنین افرادی کارشان دیده می‌شود، حق‌شان است چرا که هاله انرژی درستی دارند. متاسفانه اعتراض به دیرکرد حقوق‌ها موجب می‌شود به کارهای دیگر دعوت نشویم در صورتی‌که وقتی تهیه‌کننده و کارگردانی توقع دارد بازیگرش به‌موقع سرکار حضور یابد و تمام احساسش را در خلق نقش به‌کار گیرد، می‌بایست خود نیز به تعهد و قرارداد‌ش پایبند باشد و در زمان معینی با بازیگر و عوامل خود تسویه کند. در کل باید همه عوامل گروه به نوعی پشت هم باشند تا هریک از افراد گروه از‌جمله بازیگر یک مجموعه که تامین یک خانواده برعهده اوست و مستاجر است به مشکل بر‌نخورد.

همه نقش‌هایم را دوست دارم

سماواتی به جام‌جم می‌گوید: در سال‌های اخیر با سریال‌های خوبی چون خوشنام، شهرک رنگین‌کمان که در ژانر کودک بود، چسب زخم با کاراکتری به نام هما که جزو کاراکترهای مورد علاقه من بود، بوم و بانو بوم با کاراکتر دلربا و چند کار دیگر برای تلویزیون کار کرده‌ام که تقریبا همه آنها را دوست داشته و نمی‌توانم بین آنها تفاوتی قائل شوم؛ چرا که وقتی من با نقش خود ارتباط برقرار می‌کنم دیگر برایم فرقی نمی‌کند که در چه نقشی و برای چه ژانری قرار است ایفای نقش کنم. اخیرا در یک کار سینمایی به نام تصویر آخر بازی کرده‌ام که فعلا در مرحله موسیقی توسط محمد فرشته‌نژاد است. تدوین آن پایان یافته و به‌نظر من در اکران بتواند موفقیت خوبی در میان مخاطب کسب کند زیرا نقشی که من در این اثر برعهده داشتم همچنان در ذهن من مانده و مرا درگیر خود کرده است؛ از این‌رو انتظار می‌رود که بازتاب مثبتی برای مخاطب داشته باشد. مادری که فرزند معلول و توانخواه خود را با نگرانی‌ها و دغدغه‌های ذهنی قابل تامل، بزرگ می‌کند و همواره نگران آینده او، بعد از خودش است. چنین مسأله‌ای از‌جمله مواردی است که جامعه کنونی ما با آن مواجه است؛ بازخوردی که ما باید در رفتار با این عزیزان در سطح جامعه داشته باشیم، نیازمند فرهنگ‌سازی است تا رفتار درستی را در مواجهه با این قشر داشته باشیم.

دیگر خبرها

  • سوژه امسال نون خ لب مرز بود | ۲ خط قرمز مهم که در این سریال رعایت شد
  • «نون خ» چه خط‌قرمزهایی را رعایت کرد؟
  • حواشی حضور مهران رجبی در سریال پایتخت
  • زنده‌ نگهداشتن خاطرات دفاع مقدس یک ضرورت است
  • مخالفت سازمان لیگ با درخواست مالک پرسپولیس؛ نمی توانید بلیت ها را بخرید!
  • مخالفت سازمان لیگ با درخواست مالک باشگاه پرسپولیس برای خرید بلیت بازی با سپاهان
  • هوادار خاص استقلال: نکونام گفت دعا کن قهرمان شویم
  • استقلال: نکونام گفت دعا کن قهرمان شویم
  • خواستگاری مهران مدیری از نعیمه نظام دوست
  • دومین خبر جعلی به‌نام ایسنا طی ۲ ماه اخیر/ نظر صریح ساترا درباره یک سریال